بیانیه حزب اتحاد کمونیسم کارگری
دوران تلاطمات تاریخساز جهانی٬
دوران تعرض مستقیم کمونیستی !

در دوران اخیر ما شاهد یک سلسله از مهمترین تحولات تاریخ معاصر بوده ایم. خیزش عظیم توده ای در ایران٬ اعتراضات گسترده در کشورهاى اروپائى بويژه در یونان٬ اسپانیا٬ فرانسه٬ انگلستان٬ و بالاخره خیزش و قیام توده های مردم کارگر و زحمتکش در کشورهاى خاورميانه و شمال آفريقا و اسرائیل از جمله رویدادهای شکل دهنده دوران حاضرند. این تحولات سیمای جهان معاصر را به لحاظ سیاسی٬ اجتماعی و ایدئولوژیک دگرگون کرده و تاثیرات بسزایی بر نگرش انسان امروز و همچنین بر شرایط مبارزه و فعالیت کمونیستی و کارگری میگذارند. این تحولات بیانگر آغاز دوره ای جدید در تاریخ مبارزاتی بشریت معاصر است.

در دهه های پایانی قرن بیستم ما شاهد یک مجموعه از تحولاتی بودیم که در کل قرن گذشته بی سابقه بود. آن دوره را بورژوازی با کلمات کلیدی چون "مرگ کمونیسم"٬ "پایان دیکتاتوریها"٬ "پایان تاریخ"٬ "پایان مبارزه طبقاتی"٬ "آغاز نظم نوین جهانی" و دوران "صلح و دمکراسی" نام نهاد. سقوط سرمایه داری بلوک شرق را آگاهانه سقوط کمونیسم و پیروزی قطعی سرمایه داری تعریف کردند. مذبوحانه کوشیدند هرگونه تلاش برای برابری٬ آزادیخواهی٬ ترقی خواهی٬ رفاه و آرمانهای والای بشری را تمام شده قلمداد کنند. رسما به جنگ غولهای فکری جهان مدرن٬ از ولتر و روسو تا مارکس و لنین رفتند. کوشیدند کل جهان را از تاریخ عقاید و تلاشهای سوسیالیستی و انسانگرایانه اش پاک کنند. کوشیدند تا بشریت را مقهور و تسلیم وضع موجود کنند. در این دوره بزرگترین عقبگردهای فکری و سیاسی و فرهنگی را به جامعه تحمیل کرده و هستی و زندگی میلیاردها انسان از کودک و پیر و جوان را تماما به دست بیرحم بازار آزاد و رقابت سپردند.

اما این دوره مدتهاست که به حکم شرایط مادی و عینی جهان پایان یافته است. آن گرد و خاکها خيلى زود خوابید. معلوم شد که حاکمیت بلامنازع سرمایه داری در جهان نه تنها به معنای "صلح" و "آرامش" و "رفاه" توده های مردم نیست بلکه برعکس در این دوران ما شاهد گسترش فقر و فلاکت و شکاف طبقاتی و محرومیت بیشتر اکثریت عظیم جامعه بودیم. بیکاری گسترده و مساله بقاء فیزیکی به معضل صدها میلیونها انسان در گوشه و کنار جهان از کشورهای فقر زده گرفته تا قلب پایتختهای اروپا و آمریکا تبدیل شده است. بورژوازی نه تنها نتوانست جهان را مقهور پیروزیهای خود کند بلکه واقعيات مادى جامعه و بويژه بحران اقتصادى حاضر بيش از پيش سرمايه دارى را بى اعتبار کرده است. اکنون به حکم مجموعه شرایط سیاسی و اجتماعی بيش از پيش روشن شده که تحقق هر ذره آزادی٬ برابری٬ رفاه و پیشرفت تنها میتواند حاصل مبارزه آگاهانه و متحدانه توده های کارگر و مردم زحمتکش باشد.

اکنون ما در بطن یک دوره پر تلاطم در کل جهان قرار داریم. اعتراضات در قلب اروپا و خاورمیانه و شمال آفریقا گوشه ای از این تحولات تاریخی دورانسازند. دوران تغییر و تحولات سترگ و تاریخی٬ دوران بیداری و بخود آمدن آغاز شده است. بورژوازی جهانی فاقد یک چشم انداز و چهارچوب روشن و انسجام فکری و سیاسی است. سرمایه داری دچار بحران عمیق اقتصادی است. به لحاظ ایدئولوژیک ورشکسته و فاقد مشروعیت سیاسی است. حکومتهای رنگارنگ سرمایه در گوشه و کنار جهان زیر ضربات مهلک توده های کارگر و مردم زحمتکش و جوانان قرار دارند. شناخت ویژگیهای این دوره نقش تعیین کننده ای در شرایط زیست و مبارزه کارگر و کمونیسم و آزادیخواهی در جهان ایفا میکند.

در این شرایط بر واقعیات مهمی باید تائید کرد :

١ - توسعه عظیم سرمایه داری در دوره کنونی و تحولاتی که در ظرفیت تولیدی جامعه بوقوع پیوسته است از یکسو و از سوی دیگر ابعاد مشقت و فقر و محرومیتی که بر انسان زحمتکش و فاقد مالکیت تحمیل میشود بار دیگر جامعه بشری را به جستجوی راه حلی برای خلاصی از این وضعیت نکبت بار انداخته است. راه حل های کلاسیک بورژوایی مبنی بر تحمیل بار بحران سرمایه و زدن خدمات و مزایای اجتماعی و تشدید استثمار نه تنها تاکنون قادر به خروج سرمایه از بحران اقتصادی نشده بلکه عملا با مقاومت توده های مردم زحمتکش در مراکز مهم جهانی مواجه شده است. بدون تردید این اعتراضات ابعاد گسترده تری بخود خواهند گرفت. در بخشهایی کل سیستم اقتصادی سیاسی موجود زیر ضرب قرار دارند و ما شاهد جنبشهایی عظیم برای سرنگونی نظامهای موجود هستیم. در بخشهای دیگری هدف اعتراضات در هم شکستن سیاستهای ریاضت کشی اقتصادی بورژوازی و مبارزه برای اصلاح وضع موجود است. وضعیت حاضر اما بیش از هر زمان بر ضرورت و مطلوبیت انقلاب کارگری برای پایان بخشیدن به اسارت و انقیاد اقتصادی و سیاسی بشر٬ تاکید میکند. در این شرایط کمونیسم کارگری میتواند و باید به عنوان آلترناتیو نجات بخش جامعه در راس اعتراض برای تغییر قرار گیرد.

٢ - بر خلاف دورانهای گذشته که جنبشهای غیر کمونیستی غیر کارگری از قبیل سوسیال دمکراسی٬ انواع سوسیالیسم های بورژوایی٬ جنبشهای خلقی و ضد امپریالیستی عملا اعتراضات توده های کارگر و مردم زحمتکش را در چهارچوب کشمکشهای بخشهای مختلف طبقه حاکمه و مناسبات بورژوایی به بند می کشیدند٬ امروز با بن بست و شکست و بى افقى این جنبشها٬ تقابل کارگر و سرمايه بيش از هر زمان و با شفافيت و گسترده خود را به صحنه سياسى در اقصى نقاط جهان تحميل کرده است. در شرایط کنونی نشان داده شد که جنبشهای بورژوایی مانند سوسیال دمکراسی٬ لیبرالیسم و دمکراسی غربی پاسخی برای این اوضاع ندارند. دوره کنونى٬ دوران تعرض مستقیم و راديکال کارگری است. نظم موجود نظر به خصلت سرمایه دارنه اش مورد نقد است. جدال کار و سرمایه در محور مبارزات و کشمکشهای جاری قرار گرفته و عملا به نیروی پیشبرنده تحولات کنونی در جهان تبدیل شده و مهر خود را بر هر کشمکش سیاسی عمده عصر ما کوبیده است.

٣ - در این دوران کمونیستها میتوانند و باید پاسخ و "نه" خود به وضع موجود را در اشکال مختلف به "نه" و اعتراض کارگر و بشریت متمدن برای "تغییر" تبدیل کنند. کمونیسم کارگری باید کاری کند تا توده های مردم جستجوگر پاسخ خود را در نقد مارکس از نظام سرمایه داری پیدا کنند. این دوره٬ بار دیگر دوره تعرض مستقیم کمونیستی است. یکبار دیگر دوران تعرض گسترده مارکسیستی و کمونیستی کارگر در سطح جهانی به نظام سرمایه داری فرا رسیده است. کمونیسم کارگری میتواند و باید در قامتی اجتماعی و بدون تخفیف پا به میدان اصلی نبرد سیاسی و طبقاتی جاری بگذارد. باید جنبشهای دیگر را از زاویه پاسخ کمونیسم کارگری عمیقا نقد کرد. جهان بیش از هر زمان نیازمند یک راه حل کمونیستی است. نظامی که به آرمان آزادی و برابری انسانها به معنای واقعی جامه عمل بپوشاند. آزادی انسان امروز را از ستم٬ سرکوب سیاسی٬ اسارت فکری٬ اجبار به فروش نیروی کار و مناسبات انقیاد آمیز اقتصادی سیاسی سرمایه خلاص کند.
   
٤ - در این دوران باید پرچم کمونیسم کارگری مارکس و منصور حکمت را با شفافیت به اهتزاز در آورد و مطلوبیت و ضرورت پاسخ کمونیسم کارگری به وضع موجود در تمایز با سایر آلترناتیوها را برجسته و بر ویژگی های پایه ای این جنبش تاکید کرد .

الف: این اعتراضات خصلت ملی و ناسیونالیستی ندارد. برعکس حتی در متن تخاصمات تاریخی منطقه ای توده های کارگر و زحمتکش بر همبستگی مبارزاتی فرا ملی خود تاکید میکنند. این مشخصه را باید با نقد همه جانبه عملکرد و سیاست ناسیونالیستی به خود ویژگی آگاهانه اعتراضات این دوره تبدیل کرد .

ب: مبارزات جاری هم برای در هم شکستن سیاستهای اسارت آمیز جاری بورژوایی و برای خلاصی از مناسبات سیاسی و اقتصادی اى است که مسبب این وضعیت ضد انسانی اند. و این یک ویژگی ذاتی جنبش کمونیسم کارگری است. از این رو کمونیسم کارگری باید در عین دخالت گسترده در متن اعتراض جاری برای در هم شکستن سیاستهای عسرت کشی اقتصادی بورژوازی بر اهداف انقلابی طبقه کارگر برای دگرگونی پایه ای مناسبات سیاسی و اقتصادی حاکم تاکید کند. تقویت مبارزه برای اصلاحات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و همچنین مبارزه برای انقلاب کارگری و برپایی یک جامعه آزاد کمونیستی٬ ارکان فعالیت کمونیسم کارگری را تشکیل میدهند.

ج: سازماندهی اعتراضات جاری و تامین رهبری سیاسی و فکری در آن نیازمند حضور احزاب کمونیستی کارگری است. تلاش برای شکل دادن به این احزاب در متن تحولات عظیم معاصر یک وظیفه حیاتی و مبرم است. این احزاب باید وظیفه متحد کردن جنبش طبقه کارگر بعنوان یک صف قدرتمند و موثر در سرنوشت تغییرات در جامعه٬ تبدیل کردن جنبش طبقه کارگر به یک جنبش مدعی قدرت سیاسی و یک آلترناتیو اجتماعی در تحولات حاضر را در دستور عاجل خود قرار دهند.

٥ - مبارزات توده های مردم کارگر و زحمتکش در گوشه و کنار جهان برای آزادی٬ برابری و رفاه است. بورژوازی این اعتراضات را مانند همیشه یا مستقیما سرکوب میکند و یا تلاش میکند با تحمیق و تحریف٬ "دمکراسی" و "پارلمان" را به عنوان راه حل اوضاع به مردم معترض تحمیل کند. مردم آزادى ميخواهند و جناحهاى متفرقه راست و چپ بورژوازى٬ اشکالی از دمکراسى و پارلمان را بعنوان چهارچوب اعتراضى در مقابل اراده مستقیم مردم و جنبش شورایی قرار ميدهند. دمکراسی فورمولی برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت بورژوازی و پنهان کردن خصلت طبقاتی آن است. پارلمان٬ مجلس موسسان و قوانین لیبرالی حتی در تکامل یافته ترین شکل آن ظرف اعمال اراده توده های کارگر و مردم نیستند. نقد همه جانبه و مستمر و خنثی کردن این تلاش بورژوازی یک وظیفه مهم کمونیسم کارگری است .

جهان دستخوش تلاطمات وسیع سیاسی و اجتماعی است. چهره سیاسی و اقتصادی جهان در حال تغییر است. معادلات پیشین در هم ریخته است. کارگر و بشریت متمدن و معترض در جستجوی پاسخ است. اعتراض و تغییر وضع موجود یک مولفه قوی و ریشه دار در شرایط کنونی است. کمونیسم کارگری باید به پرچمدار عملی امید و اعتقاد انسانهای بیشمار در ساختن یک آینده بهتر٬ یک جهان بهتر٬ بدست خود انسانها تبدیل شود.  

مصوب کنفرانس کادرهاى حزب به اتفاق آرا
سپتامبر ٢٠١١